فرزند شما چقدر خودش را می شناسد؟
چگونه می توانید به او کمک کنید تا تصویر و شناخت درستی از خودش پیدا کند؟
تا پایان این مقاله همراه ما باشید تا با اهمیت خودآگاهی و قدم های اولیه و ساده برای کودکان آشنا شوید و افرادی توانمند و با اعتماد به نفس تربیت کنید.
خودآگاهی پایه و اساس رشد در اوایل دوران کودکی و در تمام طول زندگی است.
همانطور که کودکان بیشتر درباره خود می آموزند، بهتر می توانند درک کنند که افکار و احساسات آن ها چگونه بر اعمال شان تأثیر می گذارد.
افراد خودآگاه درک قوی از اینکه چه کسانی هستند، چه چیزی آنها را هدایت می کند و به کجا می خواهند بروند، دارند.
یک فرد خودآگاه هویت و ارزش های خود را درک می کند، تفاوت های وجودی خود را در سطح شخصی و همچنین در سطح بین فردی درک می کند.
توسعه خودآگاهی به فرزندتان کمک می کند تا نیازهای خود را بفهمد، مهارت های لازم برای موفقیت در زندگی را شناسایی کنند، احساساتش را مسئولانه مدیریت کند، اهداف و علایقش را بشناسد، با دیگران ارتباط و همدلی بیشتری داشته باشد و در نهایت عزت نفس و احساس ارزشمندی او افزایش یابد.
البته خوب است بدانید بخشی از این مهارت را در مهد کودک یا مدرسه و ارتباط با همسالان یاد می گیرد، مثلا در جایی که مهم است که با همکلاسی ها در پروژه های گروهی کار کند یا بازی های مشترک را انجام دهد، ضمن تعامل و کسب تجربیات جدید، با بخش های تازه ای از وجود خود و هیجاناتش آشنا می شود.
و اما در ادامه با چند قدم مهم در این زمینه آشنا شوید:
1. به کودک کمک کنید تا نقاط قوت خود را بشناسد!
این مهم است که فرزند شما متناسب با سن و توانمندی هایش بداند چه کسی است؟، چه نقاط قوت و مثبتی دارد و همچنین چگونه می تواند از این نقاط قوت برای کمک به رسیدن به اهدافش استفاده کند.
برای این موضوع فقط کافی است که بستر فعالیت های متنوع را برای او فراهم کنید و بدون ترس از اشتباه کردن، به او فرصت تجربه کارهای مختلف را بدهید.
همچنین بازخورد مناسب و توصیف کارهایش می تواند برای او در این زمینه آگاهی بخش باشد؛ برای مثال:”دارم می بینم که با صبر و حوصله خونه های رنگی و دشت پر گل کشیدی…” یا “از اینکه می بینم با دوست هات انقدر خوب فوتبال بازی می کنی، کیف می کنم…” و ….
همچنین می توانید در خانه یا مدرسه یک درخت کاردستی به اسم درخت توانمندی داشته باشید و با شکل میوه های مختلف، توانایی ها و ویژگی ها مثبت یکدیگر را روی آن بنویسید یا نقاشی کنید و بچسبانید.
از جعبه ی درخشان یا افتخار نیز می توانید برای نوشتن خوبی ها و نقاط مثبت هر فرد، بهره بگیرید.
بنابر این؛ تشویق و توصیف راجع به کارها، بازخورد نسبت به توانمندی های رشد دهنده و فعالیت های خلاقانه با کودک می تواند او را نسبت به نقاط قوت شخصیتی اش آگاه کند.
2.آگاهی عاطفی و خودآگاهی، دو رفیق همراه!
مهارت های خودآگاهی کلیدی برای آگاهی عاطفی است و می تواند به کودکان کمک کند تا با شناخت هیجانات، نه تنها نیازهای خودشان بلکه دیگران را بهتر درک کنند.
به عنوان مثال، تشخیص اینکه ممکن است خشم، ناامیدی، اضطراب، شادی، غم و بی حوصلگی و خجالت و… را احساس کند و در ادامه بتواند برای تغییر احساسات و مدیریت آن ها قدم بردارد.
در این زمینه می توانید از انیمیشن ها، کتاب ها و شکلک های هیجانات یا عروسک ها، بهره بگیرید.
اولین قدم این است که شروع به توجه و نامگذاری احساسات کنید. میتوانید از فرزندتان بپرسید: «وقتی [احساس] در بدنت چه حسی دارد؟» اگر مطمئن نیست، با گفتن تجربه خود در مورد احساسات خاص، به او الگو بدهید.
به عنوان مثال، ممکن است بگویید: “وقتی عصبانی هستم، احساس می کنم صورتم قرمز میشه و چیز گنده تو گلوم دارم.”
همچنین در موقعیت های مختلف احساسات خود و فرزندتان را توصیف کنید:
“مامان الان ناراحته و دوست داره چند دقیقه تنها باشه…”، “فکر می کنم با این کار می خواستی بگی خیلی عصبانی هستی…”
خوب است در دل موقعیت ها، روش های بروز آن ها و مدیریت شان را به کودک آموزش دهید.
مثلا: “الان که خیلی عصبانی هستی بیا تا 10 بشمریم تا آروم بشی یا چند تا نفس عمیق بکشیم و آب خنک بخوریم”، ” اگه دلت می خواد گریه کنی هیچ اشکالی نداره، من کنارت می مونم و اگه دوست داشتی بغلت میکنم”، ” وقتی اینجوری می خندی می فهمم که خیلی خوشحال شدی”و…
10 کتاب ویژه خودآگاهی کودکان را از دست ندهید!
3.ذهن آگاهی در خودآگاهی اهمیت دارد.
تمرکز بر زمان حال می تواند به کودکان کمک کند تا در هر موقعیتی از حواس خود آگاه شوند. افکار نیز بر احساسات تأثیر می گذارند.
اغلب اوقات بچه ها در افکار منفی درباره آینده گیر می کنند یا به خاطر کارهایی که در گذشته انجام داده اند احساس گناه می کنند. همچنین ممکن است در مورد ظاهر یا احساس خود افکار منفی داشته باشند. یک رویکرد آگاهانه به این احساسات دشوار، می تواند به کودکان کمک کند تا یاد بگیرند که چگونه احساسات خود را بپذیرند و واضح تر فکر کنند.
اگر به دنبال چند فعالیت ذهن آگاهی با فرزندتان هستید، در اینجا چند ایده وجود دارد:
-تنفس ذهنی (نفس های دیافراگمی)
– اسکن بدن : یک دست خود را روی سینه و یک دست خود را روی شکم خود قرار دهید و سه نفس عمیق به داخل و خارج بکشید در حالی که فقط بر روی آن إحساس، تمرکز می کنید.
-دوستان تنفسی :
پشت به پشت در کنار یکدیگر بنشینید و به نوبت نفس یکدیگر را با شمارش طول دم/بازدم یا قرار دادن دست ها در اطراف قفسه سینه بالا هدایت کنید. این کار می تواند یک سرگرمی عالی برای گروه کودکان باشد!
4. نقش استقلال و تصمیم گیری را دست کم نگیرید.
یکی از موضوعاتی که در مسیر خودآگاهی فرزندتان موثر است، دادن قدرت استقلال و انتخاب به کودک است.
بخش زیادی از اینکه یاد بگیرد در هر موقعیتی چه کار کند، چگونه رفتار کند، چه چیزی بپوشد، چه چیزی بخورد؟ و … از مسیر انتخاب، حل مسئله و طرز تفکر او می گذرد و چه بسا از این طریق نسبت به نیازها و علایق خود و اقتضائات زمانه اش، آگاهی می یابد.
5. ذهنیت رشد بسازید!
وقتی فرزندتان بزرگتر می شود و در سنین بالای 8 سال، علاوه بر نقاط قوت، به او کمک کنید تا مشکلات و نقاط ضعفش را نیز بشناسد و این دیدگاه را پیدا کند که محکوم به ماندن در نقطه ضعف نیست و قدرت تغییر شرایط خودش را دارد. همچنین درک کند که می تواند با تغییر موقعیتش چه چیزهایی را به دست آورده یا از دست بدهد؟
همین که بداند می تواند یاد بگیرد، تغییر دهد، سازگار شود و مسیرش را خودش رقم بزند، در او انگیزه ای برای حرکت ایجاد می کند.
این موضوع در دبستان و نوجوانی می تواند در مسیر تحصیل، علایق، مهارت ها و…. به فرزندتان کمک کند تا یادگیری ها و حوزه های جدید را تجربه کند.
و اما کلام آخر!
از آنجایی که “کسی که به بیرون نگاه می کند، رویا می بیند و کسی که به درون می نگرد، بیدار می شود”، خودآگاهی فرزندان امروز، قدم بزرگی برای تربیت نسلی آگاه تر و مسئولیت پذیرتر به شمار می رود که نه تنها می تواند خشت به خشت، شخصیت آن ها را اصلاح کرده و بسازد؛ بلکه می تواند زمینه ساز یک جامعه بهتر و موثرتر باشد.