از ناخن خوردن فرزندتان خسته شدید؟ دائم دل درد، سردرد، حالت تهوع دارد؟
مدام گریه و بهانه گیری می کند؟
اینکه با بدن خودش بازی می کند یا پوست لبش را می کند و… شما را اذیت می کند؟
همه این ها می تواند نشانه های اضطراب در کودک شما باشد!
اگر نگران فرزند زیر هفت سال خود هستید و نمی دانید با اضطراب او چه کنید، با این مقاله همراه باشید تا با راهکارهای کلیدی و عملی کاهش اضطراب آشنا شوید.
ریشه اضطراب فرزندتان کجاست؟
قدم اول در باب کاهش اضطراب این است که علت اضطراب را بیابید، اینگونه خیلی راحت تر می توانید برای او راهکار پیدا کنید. بهترین کار این است که با بچه های بزرگتر گفت و گو کنید و برای کوچک ترها، تلاش کنید موقعیت هایی که بیشتر مضطرب می شوند را شناسایی کنید.
مواردی مثل اختلاف والدین، بحران های طبیعی و اجتماعی، سخت گیری و ایده آل گرایی والدین، سرعت تغییرات و جهش های رشدی مثل از شیر گرفتن، از پوشک گرفتن، مستقل شدن از مادر و رفتن به مهد کودک، ورود به مدرسه و…می توانند موجبات استرس و اضطراب را در کودک فراهم کنند.

تربیت ذره بینی و گلخونه ای؟اصلا!
آلیسون کوپنیگ در بخشی از کتاب علیه تربیت فرزند اشاره می کند: «کار ما بهعنوان والدین ساختنِ نوع خاصی از کودک نیست. درعوض، کار ما فراهمآوردنِ فضایی محافظتشده از
عشق، امنیت و پایداری است که کودکانی از انواع بسیار نامنتظره بتوانند در آن بشکفند. کار ما شکلدادن به اذهان کودکانمان نیست؛ کار ما این است که به ذهن آنها اجازه دهیم در همهٔ امکانات جهان کاوش کنند. کار ما این نیست که به کودکان بگوییم چگونه بازی کنند، بلکه دادن اسباببازی به آنها و جمعکردن اسباببازیها پس از اتمام بازی بچههاست. ما نمیتوانیم به کودکان بیاموزیم، بلکه میتوانیم به آنها اجازه دهیم تا بیاموزند. مراقبت از کودکان شبیه رسیدگی به یک باغ است و والدبودن شبیه باغبانبودن، نه نجار بودن.»
واقعیت این است که جزئی نگری و ایده آل گرایی و به تبع آن تذکر و امر و نهی های ما در تربیت و حتی حمایت های بی اندازه و توجه ذره بینی به کودکان، به منزله ی مانعی برای رشد آن ها عمل می کند. شاید باورتان نشود اما همین مسابقه برای ساختن «بچه ی خوب» به مرور باعث می شود کودکان به هم بریزند چون احساس می کنند از پس هیچ کاری نمی توانند به خوبی بربیایند، عزت نفس و اعتماد به نفس شان خدشه دار می شود و دائم از اشتباه کردن می ترسند.
لطفا اجازه دهید فرزندتان یک سری چیزها را تجربه کند، لزومی ندارد همه چیز از اول به درستی و کامل انجام شود. او در خلال تجربه ها و قدم های اشتباهش، یاد می گیرد.
از معجزه ی بازی غافل نشوید!
تا می توانید فضایی را ایجاد کنید که فرزندتان به طور منظم بازی های آزاد مثل رنگ بازی، آب بازی، شن بازی، خمیر بازی و نقاشی و… انجام دهد.
علاوه بر اینکه خود این بازی ها آرام بخش هستند و انرژی روانی او را تخلیه می کنند، وقتی کودک در شرایطی فعالیت می کند که ترس از کثیف کاری و تذکر شنیدن و قضاوت شدن ندارد، اضطراب او نیز کاهش می یابد.
آرامشی به اندازه ی یک آغوش!
هر کودکی تشنه ی مهر و محبت والدین است و این حمایت عاطفی می تواند به طرز معجزه آسایی اضطراب کودک را کاهش دهد.
از هر فرصتی استفاده کنید و او را در آغوش بگیرید، ببوسید، به او بگویید در هر شرایطی کنارش هستید و او را تنها نمی گذارید، همه این مهربانی های کوچک به معنای گرمای امنیت و آرامش برای کودک است.
و اما نکته ی پایانی و مهم :
اگر خود شما والد مضطربی هستید یا فضای خانه و خانواده متشنج و سرد است، بسیار طبیعی است که فرزندتان دچار اضطراب و رفتارهای اضطرابی شود. لطفا قبل از هرچیزی، هیجانات و روابط زناشویی را با همسر خود مدیریت کنید زیرا این موضوع تاثیر مستقیم روی سلامت روانی کودک شما دارد و می تواند عاملی برای تشدید اضطراب یا بالعکس؛ آرامش و حال خوب او باشد.